حرکت به سمت دستیابی به قیمت واقعی گاز برای مشتریان پرمصرف و برای مصارف خارج از مدل بهینه، گامی بسیار مهم در جهت رسیدگی به مسائل عدم تعادل انرژی و الگوهای مصرف ناکارآمد در ایران است. از طریق اجرای فاز دوم مدل تعرفهای جدید پلکانی، وزارت به دنبال تقویت توزیع عادلانهتر یارانههای انرژی، تشویق استفاده بهینه از گاز و کاهش بار مالی دولت است. این سیاست کشور را به سمت آینده انرژی پایدارتر سوق میدهد، جایی که یارانهها برای افراد نیازمند هدفگذاری میشود و مصرف لوکس قیمت مناسبی دارد. مانند هر تغییر خط مشی اصلی، موفقیت آن به توانایی دولت در انتقال مؤثر تغییرات، اجرای عادلانه آنها و حمایت از مصرف کنندگان در دوران گذار بستگی دارد. اگر این ابتکار به خوبی مدیریت شود، میتواند به منافع اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی قابل توجهی منجر شود و به اهداف توسعه بلندمدت کشور کمک کند.
بازار انرژی ایران با یارانههایی مشخص میشود که قیمت منابع انرژی از جمله گاز طبیعی را به طور مصنوعی پایین نگه میدارد. این امر منجربه چندین چالش شده است، اولاً هزینه پایین انرژی منجربه مصرف بالای آن شده است که از میانگینهای منطقهای و جهانی فراتر رفته است و شدت مصرف انرژی دو برابر میانگین جهانی است. همچنین نابرابری بین تولید و مصرف انرژی کمبودهای فصلی و اتکا به واردات پرهزینه در زمان اوج مصرف ایجاد کرده است.
پرداخت یارانه انرژی همچنین بار قابل توجهی بر بودجه دولت است و بودجه را از سایر حوزههای حیاتی مانند زیرساختها و مراقبتهای بهداشتی منحرف میکند. این موضوع سبب کاهش درآمد دولت در تبصره هدفمندی یارانهها شده است و منابع کلی دولت را کاهش داده و در نتیجه به کسری بودجه نیز منجر خواهد شد.
لزوم منطقی کردن قیمت انرژی
منطقیسازی قیمتهای انرژی مستلزم تعدیل آنها برای انعکاس هزینه واقعی عرضه و ارزش بازار است که مزایای متعددی دارد. قیمتگذاری واقعی مبتنی بر تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها، میتواند به مصرف درون الگوی بهینه انرژی و تلاشهای صرفهجویی منجر شود و به کاهش بار یارانهها بر امور مالی دولت کمک میکند.
اخذ هزینه انرژی با قیمت مناسب میتواند تضمین کند که به صنایع در فصول سرد سال نیز گاز به طور پایدار میرسد.
مرحله دوم تعرفهگذاری پلکانی با هدف تمایز بین مصرف کنندگان عادی و مشتریان پرمصرف است. در فاز دوم تعرفهگذاری پلکانی پرمصرفها، مشتریانی که سطح مصرف آنها بالاتر از یک آستانه مشخص است، نزدیک به قیمت واقعی گاز پرداخت میکنند. کسانی که از گاز برای مصارف لوکس یا غیربهینه – فراتر از نیازهای اولیه – استفاده میکنند، با تعرفههای بالاتری مواجه
خواهند شد.
شواهد نشان میدهد که پرمصرفها اغلب از اقشار مرفه جامعه هستند. به طوری که مناطق شهری یک تا سه در تهران، مشترکان پرمصرف زیادی را در خود جای دادهاند. در حالی که در مناطق شهری ضعیفتر، تعداد مشترکان پرمصرف کمتر است. این گزارهها باعث شده است که برخی به فکر تعرفهگذاری پلکانی و چه بسا دریافت هزینه گاز مصرفی پرمصرفها به صورت آزاد بیفتند.
براساس قانون، وزارتخانههای نفت و نیرو موظفند تعرفه آب، برق و گاز مشترکین خانوارهای کشور را به گونهای اصلاح کنند که با رعایت مناطق جغرافیایی کشور، تعرفه مشترکین کممصرف خانوارهای محروم تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور برابر صفر، مشترکین تا الگوی مصرف بهصورت یارانهای، مشترکین پرمصرف بالاتر از الگوی مصرف بهصورت غیریارانهای و براساس الگوی افزایش پلکانی (آی. بی. تی) تعیین شود.
به عقیده برخی، مبنای قانونیای که در بالا آمده است، میتواند تا حدزیادی در مدیریت مصرف انرژی در کشورمان مؤثر باشد. به ویژه با توجه به اینکه در آستانه فصل سرما هستیم و کسری تراز گاز در کشور جدی است، موضوع تعرفهگذاری پلکانی مجدداً مورد توجه قرار گرفته است.
بهباور کارشناسان در هر سیاستگذاری که دولت انجام میدهد باید توجه داشته باشیم که به اقشار کمدرآمد فشار وارد نشود. در روش تعرفهگذاری پلکانی اگر دقت داشته باشیم که اقشار پرمصرف و مرفه پرداختی بیشتری داشته باشند و کممصرفها از یارانه بهره ببرند، اتفاق خوبی است. این موضوع منطقی است که نباید یارانه را به دهکهای پردرآمد و بالای جامعه اعطا کنیم. یارانه و سوبسید برای اقشاری است که به لحاظ درآمدی در دهکهای پایین جامعه قرار دارند. بنابراین لازم است از اعطای یارانههای غیرمستقیم در حوزه گاز، بنزین و... به طبقات مرفه جامعه پرهیز کنیم. ضرورتی برای اعطای یارانه به کسانی که درآمدهای بالایی دارند، وجود ندارد. یارانه برای کمک به اقشار ضعیف است. بنابراین، روش تعرفهگذاری پلکانی که طبقه مرفه از یارانه استفاده نمیکند، منطقی است.